درامتداد لحظه ها

عکس : شعر : عاشقانه

درامتداد لحظه ها

عکس : شعر : عاشقانه

بعضی ها سلام

بعضی ها سلام
بعضی ها امیدوارم حال بعضی ها خوب باشه و خوش و سرحال باشید
بعضی ها راستی
چرا ما آدما حتما باید همه چیزو تجربه کنیم تا باور کنیم
چرا وقتی یکی که یه راهی رو رفته میگه نرو اشتباهه قبول نمیکنیم
چرا تا خودمون کلمون به سنگ نخوره باور نمی کنیم
چرا آدم نمیخواد از تجربه دیگران استفاده کنه
چرا باید خودمون همه چیزو تجربه کنیم
چرا ازاین غرور لعنتی یه ذره کم نمی کنیم تا بتونیم
چرا این غرور بی جا اجازه نمیده ما چیز درستو انتخاب کنیم
چرا این غرور بعضی وقتا نمی ذاره به حرف دل گوش کنیم
چرا این غرور نمی ذاره بعضی وقتا یه کلمه دوست دارم بگیم
چرا این غرور فکر میکنه با گفتن یه کلمه دوست دارم خودتو کوچیک کردی
چرا فکر میکنیم یه کلمه دوست دارم آدمو ذلیل میکنه
چرا به این فکر نمیکنیم که همین کله دوست دارم می تونه جه کارایی بکنه
چرا به این فکر نمیکنیم که یه کلمه دوست دارم می تونه یه دلو به دست بیاره
چرا فکر به این فکر نمیکنیم یه کلمه دوست دارم می تونه یه دل شکسته رو آروم کنه
چرا ما آدما با این غرور لعنتی زندگی می کنیم
چرا اصلا این تو وجود ما هست
چرا چرا چرا ؟
تا به حال فکر کردید که چقدر ضربه از جانب این غرور بی جا به آدم وارد شده
چرا باید ما همیشه اسیر باشیم
چرا ما باید نتونیم به این چیزا غلبه کنیم
چرا این آدم ضعیف که هیچ چیزی نمی دونه بوسیله این غرور فکر میکنه حاکم دنیاست
چرا ما آدما درباره همدیگه نمی تونیم درست فکر کنیم
چرا ما آدما نمی تونیم درباره یکدیگه درست قضاوت کنیم
چرا ما آدما نمی تونیم وقتی کسی رو می بینیم فوری از روی قیافه و طرز لباس پوشیدن اون فرد قضاوت نکنیم
چرا ما آدما به صورت همیدیگه توجه داریم
چرا ما آدما به سیرت همدیگه نگاه نمی کنیم . راستی
چرا صورت مهمتر از سیرت شده
چرا درون افراد دیگه برا کسی مهم نیست
چرا لباس پوشین نشانه شخصیت شده
چرا طرز حرف زدن مهمتر از محتوای حرف زدن شده
چرا ما آدما نمی تونیم درباره افراد پیش داوری نکنیم
چرا ما آدما نمی تونیم بدون ذهنیت قبلی از کسی در صورتی که اونو نمی شناسیم باهاش حرف بزنیم
چرا ما وقتی یکی بهمون میگه دوست دارم باور نمی کنیم
چرا وقتی کسی دوسمون داره همش میخواییم اونو امتحان کنیم
چرا نمی تونیم دوست داشتنو بدون امتحان باور کنیم
چرا عاقبت همه این امتحان های دوست داشتنا مردودیه
چرا دوست داشتن بدون امتحان باور کردنی نیست
چرا
چرا
چرا .......
چرا و هزار تا چرای دیگه که تو مخمه و دیگه نمی تونم بگم بقیه چرا ها باشه برای بعدا
چرا باید آخر هر متن بگم خدا حافظ

اینم یه چرای دیگه از یه دوست عزیز که خیلی دوسش دارم dd r

داشتم فراموشت میکردم اما باز دوباره دیدمت نو غمها غوطه ور شدم چرا
داشتم فراموشت میکردم اما تا صدات رسید به گوش من شکستم بی صدا چرا
داشتی می رفتی از خیال من خزونی بود بهار من دیدم تو رو خزونم جون گرفت
این قلب سرد و ساکتم دوباره با نگاه گرم و بی ریا و عاشقت زبون گرفت
چرا دوباره اومدی صدا رو جون دادی گل بهارو زخم دل دوباره تازه شد
شوق نگاه خستمو دوباره دوختی آخر ستاره حسرتم بی اندازه شد
یا راحتم کن و واسه همیشه این دلو بکن زریشه از خیال سرد من برو
یا باغبون شو و بهارو باز نشون بده گلارو تو وجود خسته ام برو
چرا دوباره اومدی صدا رو جون دادی گل بهاروزخم دل دوباره تازه شد
شوق نگاه خستمو دوباره دوختی آخر ستاره حسرتم بی اندازه شد

نظرات 3 + ارسال نظر
حمید یکشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:23 ب.ظ http://akharinabereshabgard.blogfa.com/

سلام چرا؟
اینهمه چرا میدونی چرا جون چ چسپیده به را.
وقتی حرف دلتو نتونی بزنی هنوز با خودت رو راست نشدی.
وقتی زندگی قشنگه که با خودت رو راست باشی.
از دوست داشتن ضرر نمیکنی اما از نگفتن چرا!

paaaaaaaaaaaaaaaakooooooooataaaaaaaaaaaaaa جمعه 8 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:17 ق.ظ http://www.najvaye-asheghane.blogfa.com

oh babaaaaaaaaaaaaaaaaa to khodtooooooooooooo astiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii
bazzzzz rafti kish yak karaei mokoni koshad

غزل سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:12 ب.ظ

salam saite khili ghashangi bod makhsosan ahangesh vaghean khili bahali baze jahash ke harfe dele man bod movafagh bashi by

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد