درامتداد لحظه ها

عکس : شعر : عاشقانه

درامتداد لحظه ها

عکس : شعر : عاشقانه

رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نرن

 
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن
ابتدای یک پریشانی است حرفش را نزن
آرزو داریکه دیگر بر نگردم پیش تو
راهمان با این که طولانیست حرفش را نزن
دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا
دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن
خورده ای سوگند روزی عهد مارا بشکنی
این شکستن نا مسلمانیست حرفش را نرن
حرف رفتن می زنی وقتی که محتاج تو ام
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نرن


نظرات 2 + ارسال نظر
!!!!!!! شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:49 ب.ظ http://www.sheytonak-s.blogfa.com

sallam khobi?
web loge ghashangi dary, omidvaram hamishe moafagh bashi

age tonesty be manam sar bezan khoshhal misham

کوروش پنج‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:27 ب.ظ

از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت الوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان ادم زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
{ادمیت مرد}
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
ادمیت مرده بود گر جه ادم زنده بود
بعد دنیا پر از ادم شد و این اسیاب گشت و گشت
اما
ادمیت بر نگشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد