دارم شکست می خورم از چشم تو نگاه !

بعد ازتو رو نکرده به من آفتاب وماه

 تو شاهنامه ای و پرازنازونخره ای

من مثنوی سرد وسکوتی از اشتباه 

در این هوای سرد زمستان چگونه تو

بیرون کشیده ای اَم ٬ بی شال و بی کلاه

در کوچه های پرت به سیگار می رسم

در کوچه ی تو به افسوس ودرد و... آه

از مادرم که مرا عاق کرده است

از خواهرم که نگاهش شکنجه ...گاه

می گویدم رضا ! الَکی لج نکن ببین

این راه می بَرَدت ناکجا ٬ به چاه

شاعر : غلام رضا ابراهیمی