من نخواهم شکست

تو رفتی و من هستم
همان دیوانه ی دیروز
همان مردی که می دیدی
ولی هرگز نفهمیدی
گاهی باید جدایی را پذیرفت و دم نزد
گاهی تنهایی
تنها ترین چیزی است که انسان می خواهد
تنها خواهم ماند
مانند هر روز های دیروزم
فاصله تنها چیزی بود که من فهمیدم
و هر بار دور تر از قبل
من مسافری بیش نبودم
و زمان رفتن خیلی نزدیک تر از آن بود
که می پنداشتم
من نخواهم شکست
اما اندکی ترک خواهم خورد