درامتداد لحظه ها

عکس : شعر : عاشقانه

درامتداد لحظه ها

عکس : شعر : عاشقانه

نمی گویم

تنها یک سقوط است که جاذبه زمین مسئول آن نیست فرو افتادن در عشق

نمی گویم فراموشم مکن هـــــــــرگـــــــــــز ولی گاهی به یاد آور رفیقی را که می دانی نخواهی رفت از یادش

یاد ِ من باش ٭همین برایم کافیست!

هر جا هستی، یاد ِ من باش ! یاد ِ این نفس بریده!
که یه عمره توی اینه، تنها عکس ِ تو ر ُ دیده!
هر جا هستی، یاد ِ من باش! من که با یاد ِ تو موندم،
پا به پای هر دقیقه، از تو خوندم! از تو خوندم!
از تو که شرم ِ سلامت، لحظه هامُ زیرُ رو کرد!
با خداحافظ ِ سردت، چشم ِ من به گریه خو کرد!

راز سکوت

راز سکوت را نم نم اشک می داند و غم تنهایی عشق را خلوت شب میداند

واژه ها که خبر نمی کنند

امروز هم در من راه رفتی و دستهایت را در چشمهایم شستی
 
این برکه برایت آشنا نیست
 
واژه ها که خبر نمی کنند
 
و مگر همین باران نبود که گفتی این راه را در خوابی بی راه گم کرده ای
 
دروغ هم که بگویی در چشمهایم خودت را می شویی
 
نگاه کن هلال ماه دیگر هیچ شباهتی به ابروی یار ندارد
 
اما من این راه را گل آلود می خواستم

با خدا عهد بستم که بار دیگر که تورا دیدیم بگویم

 از تو دلگیرم ولی باز تو را دیدم و گفتم بی تو میمیرم